جواد استادی {مفهوم زیارت،عدم نگاه نوستالیژیک، در نظر گرفتن قصه و داستان و…}:
نکته اول در مورد زیارت : زیارت این تصور که به دلیل وسعت و اهمیتی که دارد گاهی برخی از حوزه ها تحت شعاع خودش قرار میدهد این کاملا اشتباه است. زیست اجتماعی یک سری مولفه ها دارد. زیارت یه مفهوم مستقل نیست که تاثیر بذارد بر جزءهای دیگر زیارت یه چیزی است مقوله منفک نیست بلکه زیارت معنا بخش تمام مولفه های زندگی است. زندگی شهری وقتی در مورد آن حرف میزنیم باید آن را بفهمیم تفاوت شهر نشینی و شهروند را درک کنیم باید به این نکات توجه کرد. هر شهری قلب تپنده ای دارد که همه چیز تحت الشعاع آن قرار دارد. وقتی در مورد هویت مشهد صحبت میکنیم نمی توانیم زیارت را از آن جدا کنیم. نکته دوم : آنچه که در مورد هویت است دغدغه ی همه است . هیچ کدام از مواردی که شما نوشتید هیچ کدام مولفه های هویتی نیست بله برآیند های هویتی است. هرآنچه که دراین جا نوشته شده برآیند هویتی است نه مولفه های هویتی مولفه های هویتی عناصری هستند که کنار هم قرار میگیرند که میشه راجب اون خیلی حرف زد و بعد چیزی میسازند که شما برآیند هویتی است. وضعیت علمی مشهد یک برآیند هویتی مشهد است. اگر علمی نگاه می کنید این گونه نگاه میکند. اگر جدی است نگاه علمی به قضیه نگاه کنید: یعنی گونه شناسی هویت ، وضعیت هویت،مولفه های سازنده وبرآیند های هویتی نکته سوم: رویکرد شما چیست ؟ با چه رویکردی به مشهد نگاه میکنید؟ این متفاوت می کند اثر شما. نکته چهارم: نکته خطرناک نگاه نوستالیژیک است هر کاری در توسعه هویت در کشور رخ می دهد نگاه نوستالیژیک است و این نگاه سکولار است . هویت نسبتی که با سنت دارد یک مقوله نوستالیژیک نیست. امروز که میخواهیم معماری مشهد را معرفی کنیم قرار نیست گنبد بسازیم. بلکه یک معماری به روز است. نکته پنجم : شما اگر میتوانید قصه را در نظر بگیرید زیرا قصه پای کار سینما است باید قصه های مشهد را در بیارید.