سوژه شماره بیست و هفت
محمد فیروزی
قدیم ها بیشتر رسم بوده که پسرها پا جای پای پدرها بگذارند و این است که در بیشتر خاندان های قدیمی پیشهای نسل به نسل ادامه یافته است. خانواده فیروزی هم داستان پیوند پیشه خانوادگیشان با تسبیح همینطوری آغاز شده است. پشت در پشت تسبیحساز و تسبیحفروش بودهاند؛ نسبشان به حاجمیرزای تسبیحفروش مشهدی میرسد. حاججعفر تنها پسر حاجمیرزای تسبیحساز است که کسب و پیشه خانوادگی را ادامه میدهد، تا امروز که ۷ پسر او نیز کار و تجارتش را به یک برند در کشور و حتی در جهان تبدیل کردهاند
محمد فیروزی کوچکترین پسر حاججعفر (نوه پسری حاجمیرزای تسبیحفروش) است. حالا همه او را به عنوان یک کارآفرین می شناسند که به طور مستقیم و غیر مستقیم برای تعداد بسیاری شغل ایجاد کرده است. او مثل پدرانش هم تسبیح می سازد و هم تسبیح توزیع کرده و می فروشد و تمام انچه که باید از این سوغات معروف مشهد لازم است را میداند و می گویند که حالا او بزرگترین تولید کننده و فروشنده تسبیح در کشور است. به گفته محمد فیروزی در روزگار قدیم حاجمیرزا دانههای تسبیح را از تاجرانی که از راه ابریشم به مشهد میآمدند میخرید و در طبقهای چوبی به خانه میآورد و اهل و عیالش در خانه این دانهها را به نخ میکشیدند. او درباره در مصاحبه ای گفته است: «نه اینکه این کار نان و آب خوبی داشته باشد؛ بلکه برای اعتقادات خاصی است که به تسبیح داریم. در روزگار قدیم حاجمیرزا دانههای تسبیح را از تاجرانی که از راه ابریشم به مشهد میآمدند میخرید و در طبقهای چوبی به خانه میآورد و اهل و عیالش در خانه این دانهها را به نخ میکشیدند و حاجمیرزا در بازار میفروخت. کسبوکارش خوب بود و پولش خیلی برکت داشت.»